اوقات فراغت، فرصت يا تهديد
ديدگاههاي چند تن از استادان و كارشناسان مسائل تربيتي پيرامون اوقات فراغت
شمارش معكوس 90 روز تعطيلات تابستان آغاز شده است. هر ساله با نزديك شدن به ايام فراغت دانشآموزان از تحصيل، دستگاههاي مختلف برنامههاي خود را تحت عنوان «غنيسازي اوقات فراغت دانشآموزان» اعلام ميكنند. وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان تبليغات اسلامي، بسيج و... هر ساله آمار و برنامههايي براي اوقات فراغت گزارش ميكنند كه غالب آنها را تلاشهاي هنري، نقاشي، خوشنويسي، تذهيب، معرق،كلاسهاي ورزشي و اردو تشكيل ميدهد. به عبارتي هنر و ورزش همان درس بحثانگيزي كه در طول سال تحصيلي مورد بيمهري و بيتوجهياند، پس چگونه ميتوان در ترم تابستان باعث شكوفايي خلاقيت دانشآموزان شد و در سال تحصيلي تنها به ارائه دروس از پيش تعيين شده فكر كرد؟ چه طور ميتوان در تابستان كودكان را به كتابخانه دعوت كرد ولي در كتابخانه مدارس و كلاس درس تلاشي به اين منظور انجام نداد.
كارشناسان مسائل تربيتي در اين باره معتقدند در صورتي كه براي پركردن اوقات فراغت برنامهريزي نشود اين ايام ميتواند در شكوفايي استعدادها نقش مهمي داشته باشد و همچنين اگر نظارت كاملي بر روي دانشآموزان صورت نگيرد، اين ايام ميتواند به عنوان يك تهديد جدي تلقي شود همان طور كه بسياري از مشكلات و ناهنجاريها از سوي برخي دانشآموزان در ايام تعطيل صورت ميگيرد، و اين نشاندهنده اهميت ويژه اين دوران است كه توجه و برنامهريزي خاصي را ميطلبد. اما در حال حاضر به رغم وجود متولي اوقات فراغت جوانان، از بين 5/14 ميليون دانشآموز كشور تنها ده درصد تحت پوشش برنامههاي اوقات فراغت بوده و مابقي رها هستند. آمار نشان ميدهد از حدود يك ميليون و 26 هزار نفر دانشآموزي كه در تهران وجود دارد اگر شش ساعت در روز فراغت داشته باشند، حدود 295 ميليون نفر اوقاتي دارند كه ميتوان براي آن برنامهريزي كرد اين در حالي است كه حداقل 20 تا 30 هزار نفر پسر 11 تا 21 ساله ساعت بيكاري را در مراكز گيم نت ميگذرانند و به طور متوسط سالانه 20 ميليارد ساعت اوقات فراغت دانشآموزان كشور هدر ميرود.
اوقات فراغت، آينه فرهنگ جامعه
فاطمه كباري، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي اوقات فراغت را لحظههايي ميداند كه فرد فارغ از كار و مسئوليت آن را بر اساس تمايل شخصي خود تنظيم ميكند و برنامه آن در مورد هركس متفاوت است و به سليقه نيازهاي روحي، سن و توان مالي فرد بستگي دارد.
او ميگويد: لحظه لحظه اوقات فراغت امروزه از چنان اهميتي برخوردار است كه حتي از آن به مثابه آينه فرهنگ جامعه ياد ميكنند. به اين معني كه چگونگي گذراندن اوقات فراغت افراد يك جامعه تا حد بسياري معرف ويژگيهاي فرهنگي و ميزان توسعهيافتگي آن جامعه است. بنابراين اگر طرح و نقشه زندگي و كار جوانان با برنامههايي كه براي اوقات فراغت خود تنظيم ميكنند، مغايرت داشته باشد و يا تفريحات و فعاليتهاي فراغتي آنها با هنجارهاي فرهنگي در تضاد ميباشد اوقات فراغت به يك مشكل اجتماعي مبدل خواهد شد.
امانالله قراييمقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه نيز در اين زمينه معتقد است هر كاري كه غير از كار و حرفه روزانه فرد به اختيار فرد در هر ساعتي از فراغت كه مايل است انجام شود، اعم از تفريح يا انجام كاري سخت و عقب افتاده بازهم جزئي از گذراندن اوقات فراغت محسوب ميشود. زيرا بر خلاف كار روزانه هيچ اجباري براي انجام آن ندارد و ميتواند زمان آن را تغيير دهد.
در مجموع هر كاري، حتي سخت و خستهكننده كه فرد خارج از زمان كار اصلي روزانهاش انجام دهد و موجب احساس رضايت و شادي در فرد شود و براي زمان از دست رفته احساس غبن و ضرر نكند، جزء اوقات فراغت مطلوب فرد محسوب ميشود. اين استاد دانشگاه، وجود نداشتن امكانات و عدم مديريت منسجم در اوقات فراغت متناسب با نياز جوانان را يكي از دلايل عمدهاي ميداند كه متأسفانه موجب ميشود اكثر جوانان ما در اين فرصتها كه ميتواند نقش بسيار مهمي در شناسايي و شكوفايي استعدادهاي آنها داشته باشد بيشتر فرصتها را از دست بدهند و وقت تلف كنند تا اينكه اوقات فراغتشان را سپري كنند.
فرصت يا تهديد
به اعتقاد كباري لحظههاي فراغت براي جوانان هم ميتواند سازنده و مفيد باشد و هم مخرب و ويرانگر، به تعبير ديگر فقدان هدف و بيبرنامهگي سبب پيدايش فراغتهاي بيمارگونه و انواع انحرافات و بزهكاريها در جامعه ميشود. او ادامه ميدهد: بررسي نحوه گذراندن اوقات فراغت جوانان در سالهاي پيش در فصل تابستان نشان ميدهد كه در اغلب مناطق شهري به ويژه در شهرهاي بزرگ، خيابانگردي و رفتن به پاركها و مجموعههاي تفريحي به عنوان يكي از راههاي گذراندن اوقات فراغت است كه با توجه به ويژگي فعاليتهاي فرامحلي اين سيل عظيم از نيروهاي آزاد شده متمايل به فعاليتهاي جمعي و گروهي، در هر لحظه ميتوان انتظار داشت كه هيجانات انباشته آنان تخليه شده و زمينه بروز هرگونه حادثه يا فعاليت مهار نشدني را فراهم آورد.
دكتر علي سعيدي كارشناس برنامهريزي و رفاه با اشاره به اوقات فراغت در سالهاي اخير ميگويد: در سالهاي اخير اوقات فراغت، تفريح محسوب شده است، در صورتي كه هم فرصت است و هم تهديد. در گذشته به هر نحوي تلاش ميكرديم تعطيلات سپري شود. در صورتي كه اوقات فراغت در تمام سال وجود دارد و متأسفانه سازمانهاي دولتي فعاليتهايشان را معطوف به پر كردن اين اوقات ميكنند. مكان فراغت محلهاي تفريح نيست و اتفاقاً ميبينيم كه بيشتر اوقات فراغت در خانه ميگذرد و كمتر ميتوان رفتار افراد را در خانه كنترل كرد، انواع بازيهاي الكترونيكي بچهها را منزوي كرده و حتي شاهديم كه در كشورهاي غربي در مورد چاقي ناشي از اين بازيها هشدار ميدهند.
به گفته اين كارشناس دولتهاي رفاهي دنيا در دهههاي اخير سعي در كاهش وظايف ديگر و تاكيد بر پرداختن به مسائل كودكان دارند و به طور اخص در زمينه اوقات فراغت و مسائل فرهنگي كه با رفتار مردم سروكار دارد وظايفشان را گسترده كردهاند.
قراييمقدم هم با توجه به تحقيقات وسيعي كه در مورد گذراندن و مديريت اوقات فراغت انجام داده است ميگويد: تحقيقات نشان داده است افرادي كه اوقات فراغت مفيد و مطلوبي دارند از لحاظ اقتصادي بازده مطلوبتري دارند و همچنين اين افراد عمر بيشتري ميكنند. اما چگونگي گذراندن اوقات فراغت بر ابعاد اجتماعي، فرهنگي و حتي سياسي فرد تاثيرگذار است. به نحوي كه گذراندن اوقات فراغت مطلوب منجر به افزايش سطح شعور، آگاهي و تبادل افكار ميشود. علاوه بر آن چنانچه افراد اوقات فراغت مفيد و مطلوبي داشته باشند، نگاه و بينش سياسي آنان نيز تقويت ميشود.
افزايش گرايش به سمت رسانههاي صوتي و تصويري
اوقات فراغت در حال حاضر بعد رسانهاي يافته و بيشترين اوقات فراغت افراد را رسانهها به خود اختصاص ميدهند. در اين ميان رسانههاي مكتوب كمترين زمان و رسانههاي صوتي و تصويري بيشترين زمان را به خود اختصاص ميدهند.
دكتر سعيد معيدفر، استاد دانشگاه تهران در اين باره ميگويد: علي رغم اينكه ميزان تحصيلات و سواد در كشور ما به سرعت در حال افزايش است و انتظار ميرود كه سهم رسانههاي مكتوب بيشتر شود، اما هنوز در سبد كالاي مصرف فرهنگي خانوارها رسانه مكتوب نقش مهمي ندارد.
اين جامعهشناس گرايش مردم به سمت رسانههاي صوتي و تصويري را بسيار بالا دانسته و ادامه ميدهد، مطالعات نشان داده كه بيش از 50% اوقات فراغت افراد صرف رسانههاي صوتي و تصويري و كمتر از 20% مصرف رسانههاي مكتوب ميشود.
اما اين استاد دانشگاه گذراندن اوقات فراغت در پاي رسانههاي صوتي و تصويري را مانع خلاقيت و نوزايش روحي و رواني افراد دانسته و ميافزايد: فرد در برابر اين رسانه بيشتر داراي نقش انفعالي است در حالي كه در ساير امكانات فراغتي مانند گردش و تفريح فرد قادر به برقراري يك رابطه فعال با ديگران است.
اين جامعهشناس كه بهرهبرداري از اوقات فراغت از طريق رسانههاي صوتي و تصويري را خطري براي جوانان و مانع تقويت خلاقيت و آفرينندگي در آنها ميداند، ادامه ميدهد: در نهايت ممكن است افراد دچار نوعي از خود بيگانگي شوند چرا كه اوقات فراغت زماني است كه فرد در آن با بازنگهداري خود از انجام كار موجب تقويت قواي روحي خود ميشود. اگر اين اوقات فراغت صرف اموري كه موجب خلاقيت، نوآوري، احساس ابتكار، بازسازي قواي انساني در فرد شود ميتواند نقش اصلي خود يعني بازآفريني قواي روحي را ايجاد كند. در غير اين صورت بهرهبرداري زياد از آنها كه در جامعه و در بين جوانان بسيار معمول است ميتواند در آينده در فرد حالت سستي ايجاد كرده و نشاط و شادابي را در اوقات فراغت ايجاد نكند.
ضرورت برنامهريزي اوقات فراغت
در بسياري از كشورهاي دنيا برنامهريزي در خصوص اوقات فراغت، از جمله برنامههاي اولويت دار آنها محسوب ميشود و مختص فصل خاصي از سال نيست اين در حاليست كه در كشور ما مسئولان مدت كوتاهي به تابستان مانده به فكر اوقات فراغت جوانان و برنامهريزي براي آن ميافتند در حالي كه اين امر به طور حتم بيفايده خواهد بود.
دكتر سعيدي، در اين باره ميگويد: براي برنامهريزي در اين زمينه بايد مشخص كرد چه سياستگذاري بايد براي فراغت داشت، آيا آن را يك فرصت براي رشد و تعالي ميبينيم؟ پس چه زمانهايي را ميتوانيم مورد استفاده قرار دهيم و در چه زمانهايي؟ آيا اين اوقات يك تهديد است، چالش بين اين فرصت و تهديد بايد در سياستگذاري در نظر گرفته شود.
وي با اشاره به تبعات هدر رفتن اوقات تاكيد ميكند ما به اين سياستگذاري نياز داريم چرا كه در غير اين صورت با مسائل مختلفي چون ايدز يا همان چاقي مفرط بچهها مواجه ميشويم كه نتيجه زمانهايي است كه با استفاده از نفوذ ماشينهاي الكترونيكي، بازيهاي آدمهايي پديد ميآورد كه ما نسبت بروز رفتاري آنها شناخت نداريم.
قرايي مقدم نيز كه توجه به بعد اقتصادي در برنامهريزي اوقات فراغت جوانان را بسيار مهم ميداند، به امكانات محدود تفريحي، ورزشي و فرهنگي و... همچنين بالا بودن هزينههاي استفاده از همين امكانات كه گاهي براي جواناني از قشر متوسط و ضعيف جامعه غير ممكن است اشاره كرده و ميگويد: در واقع برنامهريزي ما براي اوقات فراغت تحت تاثير اشتغال ما است و چنانچه عمده خانوادهها توان مالي براي ساماندهي و نظم بخشيدن اوقات فراغت جوانان در ميان اعضاي خانواده را ندارند و نميتوانند براي سفرهاي فصلي، سالانه و يا آخر هفته برنامهريزي اقتصادي داشته باشند به ناچار جوانهاي ما خيلي زود جذب گروه همسالان ميشوند و اوقات فراغتشان را بيرون از فضاي خانواده و با دوستان سپري ميكنند و به جرأت ميتوان گفت كه يكي از مهمترين عوامل موثر در بروز انواع آسيبهاي اجتماعي مربوط به عدم مديريت و برنامهريزي صحيح براي بهينهسازي اوقات فراغت جوانان و نوجوانان است.
كباري نيز با تاكيد بر ضرورت برنامهريزي صحيح براي اوقات فراغت جوانان و نقش موثر آن در پيشگيري از بسياري آسيبهاي اجتماعي و بزهكاريهاي نوجوانان و جوانان معتقد است كه اكثر برنامههاي ارائه شده به اين منظور در سالهاي گذشته داراي بار مالي براي خانوادهها بوده و آن گونه كه بايد مورد استقبال و بهرهبرداري جوانان قرار نگرفته ست و اين نشان ميدهد كه مسئولان بايد با تعمق بيشتري به مقوله اوقات فراغت جوانان نگريسته و برنامههايي را در نظر گيرند كه به جذب بيشتر جوانان منجر شده تا مانع بروز عوارض اجتماعي ناشي از بيتوجهي به اين مقوله شود.
نقش كليدي آموزش و پرورش
بسياري از كارشناسان معتقدند در حالي كه در آموزش و پرورش امكانات كم نيست اما برنامهاي مناسب براي پر كردن اوقات فراغت دانشآموزان تهيه نشده است.
فاطمه كباري، در همين زمينه به تركيب جمعيت جوان كشور و فعاليت مستقيم حدود نيمي از جمعيت جوان كشور در محيطهاي آموزشي و همچنين درگير بودن غيرمستقيم نيم ديگر جمعيت در اين امر اشاره كرده و ميگويد: ميتوان اذعان كرد كه گردش امور در كشور ما با آهنگبخشي آموزشي تنظيم ميشود، چنان كه با فرارسيدن تابستان و خاموش شدن موتور نظام آموزشي، فعاليت دستگاه آموزش و پرورش رسمي كشور در عمل به پايان ميرسد و اقدامات جنبي از قبيل تدارك كارنامه تحصيلي، تجهيز فضاي آموزشي، تشكيل كلاسهاي تابستاني، تقويتي و جبراني و برپا داشتن اردوها و برخي كلاسهاي هنري، ورزشي و فرهنگي در بعضي از مدارس و دانشگاهها جايگزين آن ميشود. به اين ترتيب مدارس و دانشگاههاي كشور به حالت نيمه تعطيل در ميآيد و در نتيجه 16 ميليون جوان به رغم افزايش اوقات فراغت خود با مشكل كمبود امكانات و بيبرنامگي مواجه ميشوند. در حالي كه آموزش و پرورش با توجه به تاثير زيادي كه بر روي جوانان و نوجوانان دارد ميتواند نقش موثري در غنيسازي اوقات فراغت داشته باشد.
علي سعيدي نيز با اشاره به جمعيت جوان ايران ميگويد: آموزش و پرورش مهمترين سازمان دولتي است كه بايد به اين موضوع بپردازد. در دوره جديد دانشآموزان ميتوانند زمان و مكان را دستكاري كنند و حتي با يك موبايل در كلاس وقت فراغت داشته باشند. اين اوقات فراغت فقط به تابستان محدود نميشود پس آموزش و پرورش نقش كليدي دارد و نه تنها خرج بودجه كه با توجه به افت تحصيلي ناشي از تلف شدن اين اوقات ميتواند با تحقيق، در كنار ساير وظايف، به اوقات فراغت به مثابه شكلدهنده سبكهاي زندگي و رفتار بپردازد.